کد مطلب:28795 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

نبردِ شخص امام












2724. الكامل:مردی از خوارج برون آمد، از آن پس كه علی علیه السلام گفت:«باز گردید و قاتل عبد اللَّه بن خبّاب را به ما تسلیم كنید».

خوارج گفتند:ما همه، او را كشته ایم و در خونش شریكیم! سپس یكی از ایشان به صف علی علیه السلام حمله آورد - و علی علیه السلام پیش تر [ به یارانش] گفته بود: «شما آغازكننده جنگ با آنان نباشید» - و سه تن از یاران علی علیه السلام را كشت، در حالی كه می گفت:

آنان را می كشم، حال آن كه علی را نمی بینم

و اگر وی آشكار شود، نیزه تیزم را در دهان او فرو می برم!

پس علی علیه السلام به سوی وی حمله كرد و هلاكش نمود و آن گاه كه شمشیر را در او فرو برد، [ آن مرد] گفت:خوش باد روان شدن به بهشت!

عبد اللَّه بن وَهَب گفت:نمی دانم به سوی بهشت یا جهنّم [ رفت]!

پس مردی از بنی سعد گفت:«جز این نیست كه من فریفته این مرد (عبد اللَّه بن وهب) شدم و در این جا حضور یافتم. اكنون می بینم كه او، خود، به شك افتاده است!

سپس با گروهی از یارانش عقب نشست. هزار تن [ نیز همراه او] به سوی ابو ایّوب انصاری گراییدند.[1].

2725. مروج الذّهب:یكی از خوارج به یاران علی علیه السلام یورش آورد و برخی را مجروح كرد و در هر سوی، شمشیر می زد و می گفت:

ایشان را ضربه می زنم؛ و اگر علی را ببینم

شمشیرِ مَشْرَفی را جامه تنش می سازم!

پس علی علیه السلام به سوی وی درآمد، حال آن كه می خوانْد:

«ای آن كه در جستجوی علی هستی!

همانا تو را نادانی تیره بخت می بینم.

تو از نبرد با او بی نیازی؛ بشتاب و این جا

این سوی كه هستم، با من مبارزه كن!».

آن گاه، علی علیه السلام به او یورش آورد و هلاكش كرد.

سپس یكی دیگر از ایشان برون آمد و به افراد، حمله بُرد و صفشان را شكافت و همان گونه كه یورش می آورْد، گفت:

ایشان را ضربه می زنم و اگر ابو الحسن (علی) را بیابم

بر اندامش با شمشیر خویش، جامه خواری می پوشانم!

پس علی علیه السلام به سوی وی حمله آورْد، در حالی كه می گفت:

«ای آن كه به دنبال ابو الحسنی! به سوی تو می آیم

پس بنگر كه كدام یك از ما جامه خواری بر تن می كند!

سپس علی علیه السلام به او یورش برد و نیزه را در او فرود آورد و آن را در بدنش باقی نهاد، در حالی كه می گفت:«اكنون ابو الحسن را دیدی و آنچه را خوش نمی داشتی، نگریستی!».[2].









    1. الكامل:1105/3، شرح نهج البلاغة:272/2. نیز، ر. ك:شرح الأخبار:416/55/2.
    2. مروج الذهب:416/2. نیز، ر. ك:بحار الأنوار:450/34.